رنگ دارای دو بخش اثر گذار است:
1.جنبه ی روانی
2.جنبه ی بصری
برای خلق یا تفسیر یک اثر اعم از عکس، گرافیک، نقاشی، انیمشین و سینما یا یک محصول تبلیغاتی ضروری است درک صحیحی
از چهار نکته ی مهم داشته باشیم.
1-ویژگی منحصر به فرد رنگ های اصلی تشکیل دهنده ی نور سفید (قرمز، سبز، نارنجی، زرد، آبی، نیلی، بنفش) به علاوه ی
سفید، مشکی، خاکستری و در نهایت قهوه ای به عنون رنگی پر کاربرد.
2-شناخت فرهنگی جوامع خاص در زمینه ی رنگ ها
3-در نظر گرفتن تجربه های بصری و محیطی
4-تاثیر هماهنگی دو یا چند رنگ (هارمونی) (کمپوزیسیون رنگی)
1-ویژگی منحصر به فرد رنگ ها:
آنچه به صورت عمومی تحت عنوان "رنگ" می شناسیم به صورت علمی از دو مفوم "رنگ" و "نور"تشکیل شده که از ماهیتی
متفاوت برخوردارند.
الف: از سال های اول تحصیل با مفهوم رنگ های اصلی آشناییم که شامل "قرمز"، "زرد"، "آبی" است. بدین سان از ترکیب این
سه رنگ همه ی رنگ ها ی ممکن بوجود خواهد آمد. این ترکیب شدن را ترکیب افزایشی می گویند. حال با ترکیب سفید و مشکی
به آن ها میتوان به کیفیت های بصری متفاوتی مثل درخشندگی یا رنگ مردگی رسید.
ب:نورهای اصلی که شامل "قرمز"، "سبز" و "آبی" هستند و تمامی نورهای اصلی با ترکیب آن ها قابل ایجاد می باشند. حاصل ترکیب
تمامی نور های اصلی با هم "نور سفید" است و بالطبع عدم حضورشان "مشکی" را حاصل می شود.
از این پس با علم به این موضوع که ماهیت "رنگ" و "نور" با هم متفاوت است فقط از واژه ی "رنگ" در ادامه ی مقاله جایگزینِ "رنگ" و "نور" نام می بریم.
حال به اختصار به گوشه ای از ویژگی های بصری و روانی رنگ ها می پردازیم.
قرمز: داشتن آرزو های بسیار، شور و شوق زندگی، عشق، تهور و قدرت.
این رنگ از لحاظ روانی معرف خطر و به لحاظ بصری یاد آور خون است.
سبز: پشت کار، استقامت، قدرت اراده، غرور و بلند پروازی
سبز از لحاظ روانی مبتنی بر زندگی و از حیث ظاهری متمرکز بر طبیعت است
نارنجی: مضطرب، بی ثبات، عصبانی و عصیانگر، تند خو، متوحش و در عین حال زود گذر است
نارنجی به لحاظ روانی گرمای سوزان و از جنبه ی بصری معرف آتش است.
زرد: پیشرفت بلامانع، امید به حل مشکلات زندگی، نفرت و آرامش است.
زرد از لحاظ روانی گرمای آرامبخش و از لحاظ بصری معرف خورشید است.
آبی: آرام، خشنود، پاک و خنک است.
مفهوم روانی آن سرما و دلالت تصویری اش به آب و آسمان است.
نیلی: نمور، سرد، عمیق و وسیع است.
نیلی به لحاظ روانی عمق و ژرفا و از نظر بصری اقیانوس است.
بنفش: روحیه شاعرانه، رومانتیک، هنر دوست، زیبایی پسند، متکی است، این رنگ بی اندازه شهوانی و جسمانی است.
بنفس به لحاظ روانی القا کننده ی امید و از نظر بصری معرف رنگین کمان است.
سفید: خالص، پاک، عرفانی و معصوم است.
سفید از لحاظ روانی معید پاکی و صداقت و از لحاظ بصری موید ابر و برف است.
مشکی: بی علاقگی به زندگی، نفی هر چیز، بدبینی، ناباوری و لجاجت.
مشکی از نظر روانی مرگ و به لحاظ بصری شب است.
خاکستری: گوشه گیری، سکون، بی تفاوت و افسرده است
این رنگ از لحاظ بصری مه و در معنای روانی اش افسردگی و استرس است
قهوه ای: نیاز شدید به آسایش جسمی و روحی، فعال و مهربان است.
این رنگ از لحاظ روانی امنیت و آسایش و به لحاظ بصری چوب است.
نا گفته پیداست که صد ها خصلت مهم دیگر برای هر رنگ شناخته شده است که موارد فوق اصلی ترین هستند و صرفا جهت نمونه بیان شده اند.
2-شناخت فرهنگی جوامع:
تاریخ جوامع گوناگون موجب این می شود که گاهی برداشت های متفاوتی از یک رنگ یکسان دارند.
رنگ قرمز در فرهنگ شرقی بخصوص چین رنگی اشرافی، گرانقیمت و اصیل است ولی در بریتانیا این رنگ در گروه رنگ های کهنه، د موده و عامی و
فاقد کلاس شمرده می شود.بسته به فرهنگ ملل تعابیر متفاوتی می تواند داشته باشد. در همان کشور چین قرمز یک رنگ سنتی برای لباس های
عروس است. پاکت های کاغذی قرمز پر از پول، هدیه های سنتی سال جدید قمری چینی برای بچه ها می باشند. در فرهنگ چینی، پوشیدن قرمز
یاقوتی سبب طول عمر می شود. اما یکی از تعابیر منفی رنگ قرمز در آسیای جنوب شرقی این است که ترحیم نامه ها، به صورت سنتی با جوهر
قرمز نوشته می شوند. اما همین رنگ در ترکیه نشانه مرگ است. در ژاپن، رنگ قرمز نماد ازخودگذشتگی است و یک رنگ فراگیر و همه جا حاضر است.
در مصر باستان، خدایی که آسمان را از زمین جدا کرد شو (Shu) ، قرمز بود. سنگ های قرمز در معالجه بیماری ها و محافظت از آتش و رعد و برق استفاده
می شدند و جوان هایی با موهای قرمز، برای اطمینان از برداشت خوب محصولات، قربانی می شدند. همچنین در نیجریه این رنگ فقط توسط رؤسای قبایل
پوشیده می شود، اما در غنا تنها به هنگام سوگواری قرمز می پوشند.
3-در نظر گرفتن تجربه های بصری:
مواردی هستند که الزاما به لحاظ کیفیت عناصر رنگی درون تصویر قابل بررسی نیستند. به عنوان مثال عکس هایی با تم "سپیا" برای ما یاد آور قدمت،
کهنگی و اصالت است و بار نوستالوژیک به دوش می کشد. اما دلیلش ویژگی روانی وبصری رنگ "قهوه ای نارنجی" آن نیست بلکه علت آن محصولات
چاپی دهه های پیش است که تصاویر مونو کرومی که در نهایت تولید می شد چنین تم رنگی ای داشت. این مورد را میتوان با تم رنگی عکس هایی که
به صورت "عکس های پلوراید" نیز ویرایش می شوند نیز توضیح داد.
نمونه ی دیگر رنگ هایی است که ما آن را برای دوره ی خاصی می شناسیم. دلیل این شناخت گستردگی محصولات صنعتی هستند که با یک رنگ یا رنگ
هایی با ویژگی هایی مشترک تولید می شوند. پنکه، یخچال، ماشین های اداری، پرده لووردراپه ها، فایل های اداری، بسیاری از خودر هایی که تا سی سال
پیش رنگ شان نماد "هم عصری" و "مدرنیته" بود امروز عملا رنگ هایی کلاسیک بر شمرده می شوند و در آثار خلق شده بهره گیری از آن گروه رنگ ها دوره ی
تاریخی مشخصی را به بیننده القا میکند.
لیکن این رنگ ها الزاما به لحاظ ماهیت روانی و بصری شان قابل بررسی نیستند و تجربه های بصری مشترک بین بیننده و خالق اثر به درک مشترک رهنمودشان
می کند.
4-تاثیر همنشینی دو یا چند رنگ:
برای بررسی ارتباط رنگ ها با یکدیگر شناخت ارتباطشان در چرخه ی رنگ ها ضروریست.
دایره ای را تصور کنید که به دوازده قسمت مساوی تقسیم اش کرده ایم.
رنگ های "قرمز"، "زرد"، "آبی" رنگ های اصلیِ این چرخه اند و به صورت زیر در تصویر جای گرفته اند.
رنگ های مرحله دوم این چرخه "نارنجی"، "سبز" و "بنفش" اند که حد وسط رنگ های مرحله اولند.
رنگ های مرحله ی سوم که "شش" رنگ هستند حاصل ترکیب رنگ های اصلی و رنگ های مرحله ی دوم اند.
حال یک چرخه ی کامل رنگ در اختیار داریم، ارتباط این رنگ ها در این چرخه با هم روابط معنادار و قابل بررسی ایجاد می کند.
مکمل ها Complementary:
در این چرخه ی رنگ هر رنگ نسبت به رنگ مقابلش رنگ مکمل محسوب می شود.
این رنگ ها در جوار هم بیشترین کنتراست را دارند و انرژی و فعالیت شان در بالاترین سطح ممکن است به ویژه زمانی که در بالاترین اشباع
(خلوص) ممکن به کار گرفته می شوند. در بهره گیری از این رنگ ها باید بسیار دقیق بود تا چشم بیننده را آزار ندهد.
نکته1:
این رنگ ها به دلیل تحرک بالایی که دارند به هیچ وجه مناسب متن و پس زمینه نیستند.
نکته2:
چرخه ی رنگ (دایره رنگی) در سیستم های کامپیوتری کمی متفاوت از مفهوم کلاسیک اش می باشد. مثلا مکمل یا معکوس قرمز آبی
فیروزه ای یاCyan است. ضمن اینکه اختلاط نور های مکمل با هم به رنگی روشن منجر می شود.
دو رنگ مکمل رنگ هایی هستند که ترکیبشان با هم رنگی تیره را بوجود می آورد و همجواریشان بیشترین نمود رنگی یکدیگر را نمایان کند.
اما چون فعلا موضوع بحث ما سیمای بصری معقوله ی رنگ است بحث را با همان مبانی کلاسیک پیش میبریم.
رنگ های همسان (همپایه) Analogous:
هر سه رنگی که در چرخه ی رنگ در کنار هم قرار می گیرند رنگ های همسان اند. در واقع هر رنگی را که شما به عنوان رنگ پایه در نظر
بگیرید با دو رنگ چپ و راست اش رنگ های همسان را می سازد.
این سه رنگ بسیار با هم خوب جفت و جور می شوند و هارمونی درونیشان بسیار چشم نواز است. با توجه به اینکه ارتفاع این سه رنگ
با هم یکسان است می توان یک رنگ را رنگ اصلی و رنگ دیگر را در جهت حمایت از رنک اول به کار برد و رنگ سوم را به صورت ترکیب شده
با سفید یا سیاه استفاده کرد تا به تقویت رنگ دو رنگ دیگر کمک نماید.
رنگ های سه گانه (مثلث متساوی الاضلاع) یا (Triadic):
سه رنگ که با فاصله ی یکسانی از هم در چرخه ی رنگ قرار گرفته اند در کنار هم رنگ های سه گانه را می سازند. این سه رنگ بسیار پر
تحرک و بازیگوشند. رمز موفقیت در بهره گیری از این رنگ ها رعایت توازن در بکار گیری رنگ اصلی و رنگ های همنشین است.
مکمل های متساوی الساقین Split-Complementary:
این رنگ در واقع نوعی از پالت Complementary است، یک رنگ به عنوان رنگ پایه و دو رنگ دیگر رنگ های همجوار رنگ مکمل رنگ پایه. این ترکیب نیز ترکیبی
پر تحرک است و البته کار کردن با آن بسیار آسان، به طوری که به سختی می توان از آن ترکیب های بدی ایجاد کرد، این ترکیب رنگی برای تازه کار ها بسیار
مفید و کار آمد است.
مستطیل Rectangle یا tetradic:
این رنگ ها به صورت دو به دو مکمل هم اند. استفاده از این ترکیب رنگی این امکان را می دهد که متنوع و با آزادی عمل از آن ها بهره گیری کنیم. اما باید به
یک نکته ی مهم دقت شود: توازن بین رنگ های سرد و گرم رعایت شود.
مربع Square:
این ترکیب ویژگی های چند پالت را با هم دارد، دو به دو با هم مکمل ان، در فاصله ی یکسانی از هم قرار گرفته اند و همزمان رنگ سرد و گرم را کنار هم
دارند. کار کردن با این ترکیب رنگ نیز با رعایت توازن بین رنگ سرد و گرم مفید و لذت بخش خواهد بود.
محاسبه ی ارزش رنگ ها:
گوته شاعر، فيلسوف و رنگ شناس سدهي نوزدهم برای میزان روشنی رنگها اعدادی را تعیین کرده است .البته بدیهی است که این اعداد قطعی نیستند
و هنر مندان نیز کارشان را با محاسبات ریاضی پیش نمی برند. این اعداد فقط به ما کمک میکنند درک صحیح تری نسبت به مفهوم رنگ و میزان درخشندگی
و نفوذشان در کنار رنگی دیگر به دست آوریم.
گوته ارزش عددی شش رنگی اصلی را به نحو زیر معین می کند.
قزمر نارنجی زرد سبز آبی بنفش
6 8 9 6 4 3
رنگ زرد و بنفش دو رنگ مکمل هم اند ارزش درخشندگی زرد 9 و بنفش 3 است. حال به صورت پیش فرض اگر بخواهیم با این دورنگ به کمپوزوسیون (هارمونی)
متوازن و متعادلی برسیم باید سه برابر زرد بنفش به کار بریم. یعنی از چهار قسمت ممکن سه قسمت به بنفش و یک قسمت به زرد اختصاص پیدا کند.
زرد (9) تقسیم بر بنفش (3) =
گوته این اعداد را برای تعادل و تناسب تبیین نموده است .اما معمولا تعادل و تناسب موضوع و هدف نیست، معمولا در اجرای کار اهدافی همچون برتری جویی،
تضاد، بی تعادلی، شیطنیت، خشم، آرامش، زیبایی، زشتی و ... مد نظر است. پس از این اعداد در خدمت اهداف خود بهره بگیرید و بی مهابا غرق محاسبات
ریاضی نشوید با شناخت این رنگ ها و تاثیر عددیشان تصمیم بگیرید از این کیفیت های بصری در چه مسیری می خواهید بهره بگیرید.
توصیه می کنم هماهنگی میان رنگها بر اساس رعایت موارد ذیل میباشد :
۱- تجربه و شناخت هنرمند از روابط میان رنگها
۲- جهت و شکل رنگها نسبت به یکدیگر
۳- وسعت سطح رنگها نسبت به یکدیگر
۴- رعایت درجه خلوص و درخشش آنها نسبت به یکدیگر
چرخه ی کامل رنگی:
با شناخت دقیق چرخه ی دوازده تایی میرسیم به چرخه ای دقیق تر با تعداد رنگ بیشتر، این تعداد رنگ مارا در رسیدن به اثری با جزییات رنگی متنوع تر یاری می کند.
این چرخه ی رنگی جدید دارای تون های به هم پیوسته ی دقیقی است که در سیستم RGB تعریف شده و عملا "نور های رنگی" هستند. این چرخه در بالاترین درجه ی
اشباع (Saturation) قرار دارد که میتوان با تغییر در مقدار اشباع و کم و زیاد کردن (lightness) به حالات متفاوتی از یک "ته رنگ" (Hue) رسید
نکته:
چرخه ی رنگ فوق را در فتوشاپ باز کنید و به ترتیب اسلایدر بخش های
hue، saturation، Lightness را درابزار hue/saturation که از منوی Image>adjustments>hue/saturation قابل دسترسی است تغییر دهید. کلید میانبر: CTRL + U
ارتباط پیوسته این رنگ ها با یکدیگر موضوع با اهمیتی است که می تواند ما را در رسیدن به ذهنی منسجم تر در درک فضای گسترده ی رنگ ها یاری نماید.
حالا می توانیم ادعا کنیم در دنیای وسیع رنگ ها غوطه وریم.
جداول رنگی پنتون (Pantone):
در حقیقت وقتی صحبت از رنگ می کنیم باید آگاهی صحیح تری نسبت به محیطی که تصویر را در آن می بینیم داشته باشیم. به صورت عمومی یک کاربر، گرافیست،
عکاس، نقاش، یا انیماتور با چهار محیط می تواند سر و کار داشته باشد.
محیط اول ویژه ی نقاشان است .“رنگ ، تخته شاسی و بوم”. رنگ ها بر روی شاسی مخلوط شده و نتیجه ی مطلوب روی بوم نقش می بندد.
اما موضوع اصلی بحث ما دنیای دیجیتالی است که عموما سه محیط اصلی دارد.
1-مانیتور و به طور عمومی نمایش گر ها
2-محیط چاپ افست (CMYK)
3-مجیط چاپ نوری یا لیزری (RGB)
سیستم رنگی پنتون جامع ترین سیستم رنگی چاپ در دنیاست. ترکیبی از کاملترین رنگ های رنگ دانه ای (Pigments colors) که دستگاه های چاپ افست
و چاپ لیزری به خوبی آن را می شناسند.
رنگ ها در پنتون با یک کد اختصاصی ویژه ی پنتون و یک معادل CMYK معرفی می شوند. پنتون علاوه بر این معرف رنگ ها سیستم جالب و مفیدی جهت معادل
های روانی، القاییِ پالت های رنگش دارد که از مفید ترین مباحث مطالعاتی رنگ در اجرای کار است. این معادل های روانی مسیر درک رنگ را برای مخاطبانش
دگرگون می کند. از نظر من کسی که پیش از این با این مفاهیم آشنا نیست عملا درک صحیحی از جادوی رنگ ندارد. پنتون همان موسسه ایست که سال هاست
چند روز مانده به شروع هر سال میلادی چشم طراحان مد و شرکت های تبلیغاتی را منتظر نگاه می دارد تا "رنگ سال" را معرفی کند.
پنتون صد ها "خانواده ی رنگی" دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره میکنیم.
رنگ های شیطون و بازیگوش Playful :
خانواده ای از رنگ های زنده و روشن با اشباع رنگ بالا که در کنار هم کنتراست رنگی بالا و کنتراست روشنایی نسبی دارند. الگوی Triadic یا Tetradic الگوی انتخاب
این رنگ هاست. این رنگ ها سرزنده، با نشاط و شوخ طبعند و سرخوشی را به بیننده منتقل می کنند. ترکیب این رنگ ها با بک گراند های مشکی و خاکستری اصلا
مناسب نیست. انرژی بالا و نشاط ذاتی این رنگ ها مناسب طراحی اسباب بازی، شهر بازی و تابلو هایی است که مخاطباشان کودکان اند. اگر محصولی برای کودکان
دارید از این رنگ ها استفاده کنید تا بقیه مقدمات خریده شدن محصولتان را خود کودکان برایتان انجام دهند.
رنگ های فعال و انرژیک Energetic:
رنگ های این خانواده از گروه رنگ های زنده (Vivid color) هستند. در نگاه اول با خانواده ی رنگ های بازیگوش اشتباه گرفته می شوند، اما چون در گروه
کنتراست های کم جای میگیرند بیشتر مناسب بزرگسالان ورزش دوست و پر تحرک است.بهره گیری از رنگ های مکمل در این خانواده تحرک کافی را در
تصویر ایجاد کرده و سرعت، تکاپو و تحرک را به بیننده القا میکند.
رنگ های سنتی و روایی Traditional :
سنت و قدمت در مفهوم معاصر اش (نه به معنای تاریخی) مضمون رنگ مایه های این خانواده ی دوست داشتنی است.
این رنگ ها عموما با قهوه ای تیره همراه است و کنتراست شدیدی با یک رنگ نه چندان زنده دارد.
رنگ های بیشتر اتومبیل های کلاسیک، سکه ها، چرم، زنگ زدگی و چوب های تیره در این گروه به وفور یافت می شود.
این رنگ ها سبک و سیاق و رسوم گذشته را در ذهن زنده میکند اما از مدرنیسم عقب تر نمی روند.
تقریبا اکثر رنگ ها در کنار سیاه و قهوه ای تیره نوعی حالت سنتی بوجود می آورد.
این رنگ ها اگر با عناصری که چیدمانِ بی نظمی دارند همراه شوند نوعی طرد شدگی را به مخاطب القا می کنند
رنگ های کلاسیک و صنعتی classic:
اولین ویژگی این رنگ ها اشباع کم آن آن هاست به طوری که می شود گفت هم خانواده ی خاکستری (Gray scale)اند که با رنگی تیره ترکیب
شده اند این رنگ ها در عین رنگ مردگی ذاتی شان نوعی نظم، تمیزی و آراستگی را با خود همراه دارند و رنگ های مودبی به شمار می آیند.
این رنگ ها هم نوعی قدمت با خود همراه دارند که باز هم از بازه ی زمانی معاصر خارج نمی شوند.
رنگ های ذاتی و طبیعی Natural :
یک قاعده ی ساده دارد، تنوع پایان ناپذیر. هر رنگی که رنگ ذاتی و طبیعی خودش را دارد. خواه سنگ، خاک، فلز باشد و خواه سبزی تازه و خشک
شده باشد و خواه خار و خاشاک و چوب.
گرچه نمی توان به عنوان قاعده ای محکم قطعی گفت اما یکی از موفق ترین ترکیباتی که به لحاظ همنشینی رنگ ها می توان از رنگ های طبیعی
ایجاد کرد بهره گیری از الگوی Analog است. در موارد دیگر معمولا ارتفاع رنگ های این گروه با هم تفاوت چندانی ندارد و اثری از رنگ های زنده در آن
نیست.
اشباع این رنگ ها کم است و معمولا پس زمینه تیره ترین رنگ را دارد و رنگ های دیگر روشن تر اند.
از اثرات موضوعی نور در این گروه به خوبی می توان بهره گرفت.
سه پالت فوق را به عمد در پی هم آوردم که اشتراکات و افتراقات ذاتی این سه گروه بهتر دیده شود
رنگ های نرم Mellow :
این خانواده، خانواده ی لطیف و مهربانی است. از بارز ترین مشخصات این گروه اینکه هم تک رنگ های تشکیل دهنده ی این گروه نرم و لطیفند
هم ترکیب همجواریشان این خصلت را دارد.
آرامش، نرمی و لطافت پیام درونی این خانواده ی رنگی است و هر بیننده ای تمایل به لمس آن ها دارد.
رنگ های این گروه کنتراست شدیدی با رنگ های تیره دارند و معمولا با رنگ های روشن همنشینی می کنند.
بسته به عناصر داخلی این گروه رنگ ها ممکن است گاهی ببینده را با توهمی متهوع همراه کند. (در مواردی که رنگ های اصلی گرم باشند) و به
نوعی خواب پریشان می ماند. اما غالبا طرح هایی که با این خانواده متولد می شوند مطبوع و مطلوبند و آرامش و امید را همراه دارند.
رنگ های لطیف و پاکیزه Delicate:
این خانواده از رنگ ها مناسب ترین گروه برای معرفی محصولات بهداشتی مثل کرم ها و شامپو ها و محصولاتی مثل حوله یا دستمال است.
معمولا آن بخشی از محصولات را در بر میگیرد که ویژه ی کودکان و مورد توجه والدین است اما به لحاظ رنگی هیچ جذابیتی برای کودکان ندارد.
کنتراست ذاتی این رنگ ها با هم کم و ارتفاع رنگ هایشان بسیار به هم نزدیک است. معمولا از همنشینی رنگ های سرد و گرم و خنثی با
اشباع کم تشکیل می شود.
این رنگ ها کدری (Opacity) کم و شفافیت (Transparency) بالایی دارند که همین موضوع پاکیزگی کنترل شده ای را به مخاطب نشان میدهد.
رنگ های خیالی (رومانتیک):
رنگ های این خانواده شباهت بصری زیادی به خانواده ی رنگ های Mellow دارند و از جهتی برخی از پالت های این مجموعه برای خانواده یDelicate
مناسب است. با این افزونه که این رنگ ها خیالی، رویاگونه و غیر ممکن به نظر می رسند. این رنگ ها عاشقانه تر و منظم تر از خانواده رنگ های فوق اند
و مناسب نمایش اشرافزادگی. این اشرافزادگی از معصومیت بی پایان و خیال انگیزی اثر نمی کاهد و همزمان با بیان ثروت و اصالت نیز همراه است.
این رنگ ها ذاتا روشن اند و کنتراستشان با رنگ مشکی و قرمز خالص بسیار بالاست.
صورتی روشن و گاه آبی روشن رنگ های اصلی این خانواده است. نقاشی های سبک رومانتیسیسم و برخی انیمیشن های "کودکانه دخترانه" مثل
سیندرلا نمونه های موفقی از اجرای این خانواده ی رنگی اند.
رنگ های شفاف و ساکن Serene:
رنگ های این خانوده خصلت های متعددی را بازگو می کنند. صداقت، آرامش، شفافیت، پاکی، متانت، بی ریایی در کنار خنکایی مطلوب از بارز ترین
آن هاست.
این رنگ ها دارای وضوح (Opacity) نیمه اند و حاصلش شفافیت بالاست، به طوری که هر جسمی در پس جسم دیگر قابل مشاهده است.
این خانواده از رنگ ها آرامش همراه با سکوتی را القا می کند که احساس مالکیت وسیع و دنج بودن جزو جدایی ناپذیری این مجموه است.
این رنگ ها برای معرفی برخی اماکن توریستی و برخی محصولات بهداشتی آرایشی و پاک کننده ها مناسب است.
در این خانواده هم رنگ هایی با ارتفاع یکسان (کنتراست کم) و هم گاها کنتراست نسبی دیده می شود. اما اثری از رنگ های زنده و البته خیلی چرک
و تیره در آن ها دیده نمی شود.
این خانواده مناسب ترین پالت برای یک خواب خنک است.
رنگ های سرد Cool :
نا گفته پیداست این رنگ ها معرف سرما، خنکی و یخ زدگی است. این رنگ ها وابستگی خاصی به مایعات بخصوص آب دارند و به لحاظ رنگی
مثلی بین (آبی،سبز،سفید) هستند. بالا ترین تضادشان با رنگ های گرم است و با پس زمینه های تیره و روشن به خوبی چفت می شوند.
با اینکه بسیاری از رنگ های خانواده ی Serene در این مجموعه یافت می شود اما پیامشان هرگز یکسان نیست و نوع خنکی ای که بیان می
کنند هرگز یکسان نیست.
این رنگ ها به نوعی حالت طراوت و جوانی دارند و در رنگ های تیره تر نوعی جا افتادگی را بیان می کنند و در پس زمینه های روشن معرف انجماد
اند اما به ندرت اشاره به مرگ و نیستی دارند.
این رنگ ها همانی هستند که شما در یک تابستان گرم انتظار دارید به سراغتان بیاید.
رنگ های گرم Warm:
خورشید سر منشا این خانواده ی گرم است. بهره گیری از این خانواده حالت های روانی متفاوتی را القا می کند، گرمایی از جنس حرارت بالای آتش
و از طرفی گرمای مطلوب یک بخاری یا شومینه ی خانگی.
استفاده از این رنگ ها به سادگی بهره گیری از رنگ های سرد نیست.
زرد، نارنجی، قرمز و قهوه ای سر سلسله ی رنگ های این خانواده اند. بیشترین نقش را زرد و نارنجی و کمترین نقش را قرمز بازی می کند و جز در
مواردی که قهوه ای حضور دارد قرمز نقش کمی دارد.
گاهی سبز نیز در این رنگ ها جای باز میکند که نوعی خونگرمی و صمیمیت را به بیننده القا میکند.
کمتر خانواده ای است که بتواند دو مفهوم اینقدر متضاد را بیان کند. هم معرف مهربانی و صداقت و صمیمیت باشد هم دور افتادگی و مرگ حاصل از
تشنگی و تنهایی را بگوید.
انتخاب پس زمینه ی تیره و روشن به کلی مضمون این خانواده را می تواند دگرگون کند. این رنگ ها با اینکه فاصله ی یکسانی از رنگ های تیره و روشن
دارند اما درندگی و پرتو افشانی شان در پس زمینه های تیره صد افزون است.
رنگ های تند و پر ادویه Tangy Spicy :
ذات این خانواده مثل اساس محصولاتش دو دسته بیشتر ندارد، دوست داران سینه چاک و دشمنان قسم خورده.
احساسی که از این آثار به بیننده منتقل می شود کاملا مرتبط با علاقه و نفرت اش نسبت به خوراکی های تند و ترش است.
همنشینی سبز و قرمز و زرد از یک سو و زرد و سبز از سوی دیگر معرفِ تندی و ترشی است. گرچه این رنگ ها ذاتا رنگ های شادی هستند اما احتیاط
در مواجهه با آن ها شرط عقل است.
ارتفاع رنگی این محصولات نسبتا یکسان و کنتراست رنگی شان نسبتا بالاست و معمولا رنگ ها از سه نقطه ی مجزای چرخه ی رنگی سر از اثرِ ما در
می آورند.
مکزیک و هند اولین کشور هایی هستند که با دیدن این رنگ ها به ذهنمان می رسند.
منبع :